آذربایجان خبرلری

آذربایجان خبرلری

آذربایجان خبرلری

آذربایجان خبرلری

تاریخ مصرف کارت کرد - رضا تورک

تاریخ مصرف کارت کرد - رضا تورک

27م اسفند, 1385

بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر و حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه که یکی از نقاط بسیار حساس و از مراکز ثقل قدرت محسوب میشود نظم نوینی در عرصه منطقه ایی و حتی جهانی شکل گرفت. هرچند که پس از پایان جنگ سرد تقسیم بندی بلوک شرق و غرب کم کم از ادبیات سیاسی جهانی رخت بربست اما تحولات اخیر خاورمیانه عکس این مساله را نشان می دهد بگونه ایی که میتوان گفت حمله نظامی آمریکا به افغانستان و در پی آن به عراق در واقع تقابل مجدد و نظامی قدرت شرقی (روسیه و متحدانش) در برابر قدرت غربی (آمریکا، اسراییل و اروپا) است که در این بین کشورهایی نظیر ایران، ترکیه، عراق، افغانستان، سوریه و نیز کشورهای عربی منطقه بصورتی علنی و روسیه و چین و برخی دولتهای اروپایی بشکلی غیر علنی در مقابل ظاهرا آمریکا و باطنا قدرت غربی صف آرایی کرده اند که البته ما در این مقال به جزئیات نظم نوین منطقه نخواهیم پرداخت بلکه در این بازار شلوغ و پیچیده خاورمیانه به بررسی مساله کرد در آذربایجان و منطقه می پردازیم.

خاورمیانه بجهت ساختار غیردموکراتیک و استبدادی بسیاری از دولتهای منطقه در واقع زندان ملیتها و اندیشه هاست که فرقه های مذهبی و گروههای ایدئولوژیکی و نیز تورکهای جنوب آذربایجان، تورکهای عراق، کردها، اعراب ایرانی و … از جمله مهمترین ملل سرکوب شده و ستمدیده خاورمیانه هستند که جزو نقاط آسیب پذیر دولتهای حاکمشان و جزو نقاط برتری آمریکا محسوب میشوند.

در این بین کردها بعنوان گروهی قومی که در سیر تاریخ و به واسطه تحولات سیاسی در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه پراکنده اند در کشور عراق مورد نظر آمریکا قرار گرفته اند. اکراد امروزه دارای ویژگیهایی هستند که اعراب سنی و شیعه و تورکهای عراق آن ویژگیها را دارا نیستند، اساسا تقویت نقش بازیگری اعراب شیعه در صحنه سیاسی عراق و خاورمیانه با مخالفتهای جدی کشورهای عربی سنی مذهب همراه خواهد بود چراکه آنان به نفوذ رژیم شیعه مذهب جمهوری اسلامی در بین شیعیان عراقی واقفند و در صورت قدرت یابی شیعیان در عراق و تکمیل ((هلال شیعی)) در واقع ایران موقعیت خود در منطقه را مستحکمتر میکند که این مساله با خواست آمریکا و منافع ملی دول قدرتمند و نیز دولتهای عربی منطقه منافات دارد. اعراب سنی در عراق نیز که در زمان صدام حسین حاکمان اصلی عراق بودند و بیکباره شاهین قدرت آنها به افول گراییده، از انسجام لازم برای ایفای بازیگری فعال در صحنه های سیاسی منطقه برخوردار نیستند و ۳ میلیون تورک عراق نیز متاسفانه با بی تدبیریهای گذشته شان اکنون از موقعیتی تقریبا ضعیف برخوردارند.

در چنین اوضاعی شرایط پراکنش جمعیتی اکراد در کشورهای فوق الذکر و روحیات بلند پروازانه و توسعه طلبی کردی که بیشتر از احساسات نشات میگیرد نه واقعیات و نیز وجود گروههای مسلح و تروریستی کردی در منطقه که اتفاقا اینها بوسیله قدرتهای شرقی و دول منطقه ایجاد شده اند زمینه های حمایت آمریکا از اکراد را فراهم آورده است و اکراد امروز سربازانی ایدئولوژیک و ارزان قیمت ولی انرژیک برای آمریکائیان هستند و بعنوان یکی از بازیگران فعال فعلی صحنه سیاست خاورمیانه محسوب میشوند، در یک جمله می توان گفت اکراد هم اکنون نقش (اهرم فشار) آمریکا در برابر کشورهای ایران، ترکیه، سوریه و عراق را ایفا می کنند و آمریکا در راستای حفظ و تقویت منافع ملی اش درصدد است با تقویت این سربازان ارزان قیمت حلقه فشار را بر این دول تنگتر نماید.

با در نظر گرفتن پیشینه تاریخی منطقه، از نظر اینجانب، آمریکا به اکراد تنها بعنوان اهرم فشار جهت رسیدن به قدرت و منافع بیشتر در خاورمیانه مینگرد و با همین استدلال میتوان گفت اکراد در بازی پوکر سیاسی دارای (تاریخ مصرف) هستند و با توجه به تحولات جاری دیپلماتیک در بین دولتهای درگیر مساله کرد که اکنون بیشتر از قبل باهم ارتباطات نزدیکی دارند این مساله بیشتر نمود عینی تر به خود میگیرد، چراکه اکراد با پشتگرمی آمریکا و درک نادرست از نیات دول قدرتمند و اتخاذ سیاستهای خطرناک و فزون خواهانه، تمامیت ارضی چهار کشور مهم ایران، ترکیه، عراق و سوریه را تهدید میکنند و با تقویت گروهکهای تروریستی شان در صدد رسیدن به آرزوی خیالی (کردستان بزرگ) هستند و این (اشتباه استراتژیک اکراد) تا بدانجاست که علاوه بر گروهکهای تروریستی کردی (مسعود بارزانی) در مصاحبه با تلوزیون ان.تی.وی (NTV) نیز علنا اعلام نمود که کردهای (منطقه) خواهان استقلال هستند و آنان درصدد تشکیل دولت کردی می باشند. اظهارات مسعود بارزانی رهبر پارت دموکرات کردها که از حس تجاوزگری به مراتب بیشتری نسبت به طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کردها و رئیس جمهور فعلی عراق برخواردار است، بیشتر از آنکه زاییده تفکری سیاسی باشد نمود احساسات و عقده های روانی یک شورشی جنگ طلب است که در آرشیو حافظه بلندمدتش آرزوهای دست نیافتنی و تحقق نیافته بسیاری دارد که امروز با بدست آوردن (فرصتی نو) قصد تحقق آنها را دارد حال آنکه سیاست صحنه واقعیات و جنگ قدرتهاست نه غلیان احساسات و تعبیر خوابهایی که صبح از یاد انسان میروند!.

در این خصوص باید گفت تشکیل کردستان بزرگ تنها یک آرزو و خیال برای اکراد خواهد بود و آنها هیچگاه نخواهند توانست به آرزوهایشان جامه عمل بپوشانند چراکه آنها در چندین جبهه قدرتمند خود را وارد جنگ (روانی یا نظامی) میکنند که نه برای آمریکا مقرون به مصرفه است و نه اکراد دارای توانایی های لازمه برای رسیدن به پیروزی هستند، اگر اکراد همچنان به ادعاهای واهی ارضی و عملیاتهای تروریستی شان ادامه دهند احتمال تشکیل ائتلافی متشکل از چهار دولت درگیر با مساله کرد برای مقابله با اکراد جدی است که البته تشکیل ائتلافی اینگونه کاملا با منافع آمریکا در تضاد است و لذا بنظر میرسد خود آمریکا قبل از دول درگیر مساله کرد، ترمزهای اکراد خیالباف را بکشد تا مانع تشکیل ائتلافی نیرومند در خاورمیانه شود. همچنین به جهت ساختار کاملا استبدادی احزاب کردی شمال شرق عراق و وجود فساد سیاسی در مناطق کردنشین اکنون نارضایتی هایی هرچند اندک اما جدی در بین روشنفکران کرد وجود دارد که از داخل، کردها را به تعدیل سازی خواسته هایشان وادار خواهد ساخت، مساله دیگر، بیماری (جلال طالبانی) محبوبترین چهره سیاسی کردها و از مهمترین پایه های وحدت اکراد است، در صورت فقدان طالبانی، اکراد به جهت همان ساختار های غیر دموکراتیک و استبدادی سیاسیونشان بار دیگر مانند دهه های گذشته دچار شکاف خواهند شد و شکافهای پنهان فعلی محسوستر خواهند گشت.

در اینسوی، اکراد بر مناطق غربی سرزمین کهن آذربایجان نیز ادعاهای ارضی دارند و اساسا بخش بزرگی از نقشه کردستان بزرگ را این مناطق غیر کردنشین تشکیل می دهند. اکراد بعنوان مهاجران سالهای اخیر که شاید تنها حدود ۱۰ درصد جمعیت بازرگان تا قروه را تشکیل می دهند ادعاهای ارضی بر آذربایجان را مطرح می کنند. این سیاستهای تجاوزگرانه اکراد مسلما با عکس العملهای ملت آذربایجان و ۳۵ میلیون تورک ایرانی روبرو خواهد شد که ۳ میلیون کرد ایرانی به هیچوجه امکان مقابله با تورکها را نخواهند داشت.

چرا که حرکت ملی آذربایجان روزبروز قدرتمند تر و فراگیر تر میشود و این حرکت با گزینش روشهایی دموکراتیک که با معیارهای بین المللی نیز سازگاری دارد هیچگاه اجازه تحقق کردستان بزرگ را در اراضی آذربایجان به اکراد نخواهد داد که حماسه خرداد ۱۳۸۵ ملت آذربایجان دلیلی بر ادعای ماست، ملت آذربایجان که ملتی بسیار باحوصله و صبور است در طول تاریخ نشان داده است در موقع لازم در برابر دشمنانش قاطعانه و دلیرانه می ایستد در برابر خوی تجاوزگری اکراد نیز مجبور به دفاع است، نمونه آن، حمله ۲۰ هزار نفری حزب دموکرات کردهای ایران به شهر غیرتمند نقده در سال ۱۳۵۸ است که در طی آن مردم شهر تنها با ۵۰۰-۴۰۰ قبضه اسلحه سبک در برابر لشکر متجاوزان کرد که به پیشرفته ترین آلات و ادوات جنگی مجهز بودند ایستادند و نهایتا با امداد نیروهای مردمی اورمیه، حزب دموکرات کردها و طرافدارانش شکستی بسیار سخت و مفتضحانه را پذیرفتند و پا به فرار گذاشتند که اینها همه از شهامت و آگاهی ملت آذربایجان حکایت میکنند. همچنین که امروز شهرهایی نظیر نقده، اورمیه، قوشاچای (میاندوآب)، سلماس، ماکو، خوی و … از جمله مهمترین کانونهای حرکت ملی آذربایجان هستند و تقویت حرکت ملی در این شهرها در واقع تضعیف ادعاهای تجاوزگرانه اکراد است.

با تمامی موارد فوق الذکر اکراد بعنوان سربازانی ارزان قیمت دارای تاریخ مصرف هستند و آنها با قدرتمندتر شدن حرکت ملی آذربایجان جایگاه خود را از دست خواهند داد و در بازار سیاست معامله خواهند شد. این اولین بار نیست که قدرتهای بزرگ متوجه اکراد شده اند، اکراد در زمان جنگ جهانی اول نیز مد نظر دول فاتح جنگ قرار گرفتند و با فشار دول فاتح جنگ بر ترکیه، دولت ترکیه در شهر (سان رمو) با انجام مذکراتی با دول فاتح جنگ جهانی اول و در پی آن در ۱۰ آگوست ۱۹۲۰ در شهر سور فرانسه پیمانی بنام (پیمان سور) منعقد شد که بموجب مفاد ۶۲،۶۳،۶۴ تشکیل یک دولت مستقل کردی وعده داده شده بود، اما در نهایت با ظهور (آتا تورک) و در پیش گرفتن سیاستهای مدبرانه از سوی وی و ایجاد رابطه دوستی با آمریکا، دول فاتح نیز بسوی دولت آنکارا دست دوستی دراز کردند و با انعقاد قراردادی بنام (پیمان لوزان) در روز ۲۵ نوامبر ۱۹۲۲ و با تقسیم منابع نفتی خاورمیانه، (پیمان سور) و آرزوهای اکراد فزون خواه به فراموشی سپرده شد و توطئه های اکراد خنثی گردید. البته باید بدانیم که دنیای سیاست از انعطاف پذیری و سیالیت خاصی برخوردار است که دو عامل مهم (زمان) و (مکان) در صحنه سیاست جهانی کاملا موثر و از عوامل کلیدی محسوب میشوند لذا در جهان سیاست تکرار تاریخ یک امر جبری یا قانون نیست و اصولا نباید هیچگاه به رخدادهای تاریخی امید بست بلکه باید کوشید با عبرت از گذشته، تاریخ را آفرید.

اکنون شاید آمریکا جهت فشار بر سوریه و ترکیه بازهم از (کارت کرد) بهره گیرد٫ اما در ایران بنظر میرسد در آینده ایی نزدیک دوستان اصلی آمریکا را تورکها و آذربایجانیها که نصف جمعیت ایران را تشکیل می دهند و از هر لحاظ دارای پتانسیلهای بالاتری نسبت به اکراد برخوردارند، باشند، که صدور دو بیانیه از سوی وزارت خارجه آمریکا در خصوص حرکت ملی آذربایجان در طول ۳ ماه اخیر را می توان جزو روند رو به رشد مراودات آمریکا با فعالان سیاسی آذربایجانی دانست.

آمریکا بهتر از هر دولت دیگری به قدرت آذربایجان اذعان دارد و میداند که بدون آذربایجان و تورکها نمی تواند به خواسته هایش در منطقه جامه عمل بپوشاند و نهایتا ایندو ناگزیر از همکاری با یکدیگرند، بی توجهی به منافع ملی آذربایجان و یا به خطر افکندن امنیت آذربایجان هزینه های سنگینی بر دوش آمریکا و کشورهایی نظیر ایران و ترکیه خواهد گذاشت و باید پذیرفت که بدون آذربایجان، آمریکا در ادامه برنامه هایش در خاورمیانه با شکست مواجه خواهد شد در یک کلام به بیراهه نخواهیم رفت اگر بگوییم که آذربایجان نقطه ثقل قدرت آینده خاورمیانه خواهد بود که در این بین باز همه چیز بستگی به فعالان و احزاب و گروههای حرکت ملی آذربایجان دارد تا با رسیدن به انسجام سازمانی و تشکیل ائتلاف ملی، سرزمین آذربایجان را بسوی سعادت و خوشبختی ملی رهنمون سازند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد